عشق چیست و جه تفاوتی با دوست داشتن دارد؟
عشق اساسی ترین و بالاترین سطحی است که بشر قصد رسیدن به آن را دارد. آیا تصور می کنید کسی که در زندگی به او علاقه مندید و دلبسته اید را؛ دوست دارید؟
آیا دوست داشتن از هرگونه شرطی آزاد است یا اینکه آمیخته است به شرایط و خواسته های گوناگون؟
دوست داشتن بی قید و شرط کدام است و آیا می توانیم به آن دست یابیم؟
آیا تفاوتی بین دوست داشتن و حس تمایل وجود دارد؟
چگونه می توانیم تشخیص دهیم احساسی که نسبت به کسی داریم از جنس تمایل است یا از جنس عشق؟
چگونه می توان با رفتن به سطحی از آگاهی عشق خود را پاک و خالص گردانیم؟
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی
دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می گیرد
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند
عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت
عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد
عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد
نظرات شما عزیزان:
|